4. عبداللـه بن سعود (حک 1229-1233ق/1814-1818م)، وی پس از پدر رشتۀ کارها را به دست گرفت، اما در برابر حملات متوالی مصریان سخت به تنگنا افتاد. در همان سال نخست، برادرش فیصل از ارتش مصر به سختی شکست خورد (همو، 131) و محمدعلی تربه را اشغال کرد و به عسیر تاخت، ولی چندی بعد عربستان را ترک گفت (1230ق/1815م) و پسرش طوسون پاشا به حملات خود ادامه داد. او در همان سال به نجد رفت و رأسالمنیعه را گرفت. عبداللـه بن سعود به مقابله رفت، ولی چون کاری از پی نبرد صلحی میان آنان منعقد شد مبنی بر آنکه عبداللـه زعامت عالیۀ سلطان عثمانی را به رسمیت شناسد و از فرمانروای مصرپ یروی کند، اما نه تنها محمدعلی، بلکه وهابیان نیز این صلح را نپذیرفتند. محمدعلی این بار پسر دیگر خود ابراهیم پاشا را روانۀ جنگ با آلسعود کرد. ابراهیم در 1231ق/1816م تهاجم خود را آغاز نهاد و شهرهای جنوب قصیم و نجد را یکی پس از دیگری تصرف کرد و با چند حملۀ سخت به دروازههای درعیه رسید و محاصرۀ آنجا را از جمادیالثانی 1233ق/آوریل 1818م تا 5 ماه بعد ادامه داد و سرانجام آنجا را اشغال کرد. عبداللـه پس از چند روز پایداری در قصر خود تسلیم و با خانوادهاش به قاهره تبعید شد و محمدعلی وی را به استانبول فرستاد، و او در صفر 1234ق/دسامبر 1818م به دار آویخته شد (دائرهالمعارف الاسلامیه).
ابراهیم پاشا در نیمۀ 1234ق/1819م به مصر بازگشت و حکومت حجاز را به یک پاشای مصری سپرد که شریف مکه را نیز او بر میگماشت.
5. مشاری بن سعود (حک 1234-1235ق/1819-1820م). پس از خروج ابراهیم پاشا از نجد، مشاری برادر عبداللـه رهبری وهابیان را به عهده گرفت و توانست پایگاه خود را در درعیه تثبیت کند. گفتهاند که وی از سوی ابراهیم پاشا حکومت نجد را در دست گرفت (لوتسکی، 135). او چندی بعد به مقابلۀ ابن مُعَمَّر، امیر عُیینه و متحد مصریان رفت، ولی گرفتار شد و در اردوگاه مصریان درگذشت و به قولی کشته شد (حمزه، 343). نیز گفتهاند که محمدعلی پاشا از مصر، حسین بک را برای سرکوب مشاری گسیل داشت و او مشاری را گرفتار ساخت و به مصر فرستاد، ولی مشاری در راه مرد.
در اینجا نخستین دورۀ فرمانروایی آل سعود به پایان رسید. با اینهمه، وهایان هنوز در عربستان فعالیت داشتند و برای درهم کوبیدن ارتش مصر و والی مصری سخت میکوشیدند.
ب ـ بازگشت به قدرت تا استیلای ابن رشید بر نجد: در این دوره از فرمانروایی آل سعود اینان به قدرت رسیدند:
6. تُرکی بن عبداللـه (حک 1236-1249ق/1821-1834م). او در اثنای هجوم مصریان به سُدَیْر گریخت. پس از مرگ مشاری یا ابن معمر درگیر شد و پس از قتل او کوشید در ریاض پایگاهی به دست آورد، ولی کاری از پیش نبرد. در شورش وهابیان در 1236ق/1821م در درعیه، رهبری وهابیان را به دست گرفت. وی حاکم دست نشانده مصریان را ساقط کرد و دولت وهابی را در درعیه دوباره بنیاد نهاد. در اواخر 1237ق/1822م حسین ابوظاهر از سوی عثمانیها وارد نجد شد. ترکی به همراهی پسرش فیصل به مقابله رفت و پس از مدتی جنگ و گریز آنها را از نجد بیرون راند (همو، 344). در همان سال بر پادگان ضعیف مصر در ریاض چیره شد و این شهر را پایتخت خود ساخت (لوتسکی، 135). با حکومت او قدرت از خاندان عبدالعزیز بن محمد به خاندان عبداللـه بن محمد منتقل شد. وی در 1243ق/1827م مصریان را از شمّر بیرون راند (همانجا) و با صالح ابن علی، امیر حایل و نیز امیر شمّر صلح کرد (حمزه، 344). در 1245ق/1830م احساء را اشغال کرد و سپس رو به سوی خاور و جنوب خاوری یعنی بحرین و قطر و عمان آورد و در 1247ق/1831م شیخ بحرین را واداشت که به وهابیان زکات بپردازد (کیلی، 97). ترکی سرانجام در 1249ق/1834م توسط مشاری بن عبدالرحمن که از سوی محمدعلی پاشا تجهیز و پشتیبانی میشد، به قتل رسید. برخی آغاز حکومت او را 1240ق/1824م دانستهاند (لاریمر، بخش 3، نمودار 13).
7. مشاری بن عبدالرحمن بن مشاری (حک 40 روز)، چون کار ترکی بن عبداللـه بالا گرفت، محمدعلی پاشا برای مقابله با او مشاری را که قبلاً از سوی ابراهیم پاشا به مصر تبعید شده بود، زیر حمایت خود گرفت (زرکلی، 8/126). مشاری در 1242ق/1826م وارد نجد شد و ترکی بن عبداللـه او را به گرمی پذیرفت و به امارت منفوخه منصوب کرد (حمزه، 344)، ولی چندی بعد او را برکنار کرد و به ریاض بازگرداند. مشاری که طمع در حکومت ترکی بسته و ظاهراً همین معنی باعث عزل او از حکومت منفوخه شده بود، به مکه نزذ شذیف محمدبن عون رفت و چون مدد نیافت، به نزد ترکی بازگشت و اظهار پشیمانی کرد، ولی سال بعد به پشتیبانی مصریان توانست امیر ترکی را به قتل رساند و خود بر مسند حکومت نشیند (لوتسکی، 135). با اینهمه دولتش دوام نیافت و 40 روز و به قولی 2 ماه بعد (همانجا)، فیصل بن ترکی که د اطراف قَطیف سرگرم نبرد با مخالفان بود بازگشت و او را به قتل رساند و حکومت 40 روزۀ مشاری به پایان رسید (حمزه، 344).
8. فیصل بن ترکی (حک 1249-1254ق/1834-1838م). وی از جمله کسانی بود که پس از استیلای محمدعلی بر وهابیان به مصر تبعید شد، ولی در 1243ق/1827م از آنجا گریخت و به نجد بازگشت و فرماندهی سپاه ترکی را برای مقابله با امیران مخالف آل سعود در دست گرفت. آنگاه که پدرش به دست مشاری کشته شد، او در قطیف گرم پیکار بود، اما به سرعت بازگشت و پس از قتل مشاری به حکومت نشست (همانجا). محمدعلی پاشا برای سرکوب فیصل، به پشتیبانی از خالدبن سعود که داعیه حکومت داشت برخاست و سپاهی به سرکردگی خورشید پاشا (لوتسکی، 136) به نجد فرستاد (1252ق/1836م). فیصل که یارای پایداری در خود ندید به منفوخه و از آنجا به الخرج رفت و خالد درعیه را تصرف کرد. فیصل به مقابله رفت، ولی کاری از پیش نبرد و به صلح گردن نهاد. آنگاه وی و خانوادهاش را به مصر بردند و مصریان در 1255ق/1839م بر ریاض، احساء و قطیف چیره گشتند (همانجاها).
9. خالدبن سعود (حک 1256-1258ق/1840-1842م). فیصل پیش از مرگ، نجد را میان پسران ارشد خود تقسیم کرد (لوتسکی، 223) و این باعث پراکندگی و ستیزهای گسترده میان جانشینان او شد. از مدعیانِ حکومتِ فیصل بن ترکی، خالدبن سعود بود که با پشتیبانی محمدعلی پاشا و به یاری ارتش مصریان، به سرکردگی خورشید پاشا، بر فیصل تاخت و درعیه را تصرف کرد و پس از تبعید او به حکومت نشست (دائره المعارف الاسلامیه). در 1256ق/1840م محمدعلی پاشا، به دلیل تیرگی روابط مصر با انگلستان، نیروهای خود را از عربستان واپس کشید (لوتسکی، 136). عبداللـه بن ثُنَّیان، مدعی دیگر حکومت که از پشتیبانی وهابیان برخوردار بود، خالد را تنها یافت و در 1258ق/1842م او را از ریاض بیرون راند و خود بر تخت فرمانروایی نشست. خالد در جده اقامت گزید و در 1277ق/1861م درگذشت.
10. عبداللـه بن ثنیان بن ابراهیم (حک 1258-1259ق/1842-1843م). وی در مقابل خالد که از پشتیبانی مصریان برخوردار بود، نیروی وهابیان را در کنار خود داشت. پس از خروج نیروهای مصر فرصت را غنیمت شمرد و خالد را از تخت به زیر کشید و خود قدرت را در دست گرفت (1258ق/1842م)، ولی یک سال بیش نپایید که فیصل بن ترکی پس از ورود به نجد، او را در ریاض به محاصره گرفت و پس از غلبه بر او به زندانش افکند و عبداللـه در زندان درگذشت (دائرهالمعارف الاسلامیه).
11. فیصل بن ترکی (حک 1259-1282ق/1843-1865م). پس از تبعید فیصل، خالدبن سعود و سپس عبداللـه بن ثُنَّیان یک چند رشتۀ کارها را در دست گرفتند تا آنکه در 1257ق/1841م فیصل از مصر گریخت و به دمشق رفت و از آنجا وارد نجد شد و به سرعت دست به کار تجدید حکومت خود زد (لوتسکی، 221، 222). او عبداللـه ابن ثنیان را در ریاض به محاصره گرفت و پس از غلبه بر او قدرت را به چنگ آورد. با اینهمه چون مردی صلحدوست بود، سرانجام در 1262ق/1846م سیادت عالیۀ عثمانیان و تأدیۀ خراج را به آنان پذیرفت و توانست حکومت آل سعود را در نجد استوار کند. وی در رجب 1282ق/دسامبر 1865م درگذشت.
12. عبداللـه بن فیصل بن ترکی (حک 1282-1288ق/1865-1871م). پس از مرگ پدر، به وصیت او حکومت ریاض را در دست گرفت، ولی برادرش سعود که امارت خَرج و اَفْلاح را داشت بر او شورید و چندی بعد هُفوف را تصرف کرد. عبداللـه به مقابله رفت و ناکام ماند و به عنیزه نزد ابن سلیم پناه برد. چون مقدمش را گرامی ناکام ماند و به عنیزه نزد ابن سلیم پناه برد. چون مقدمش را گرامی نداشتند، به حایل نزد ابن رشید رفت، ولی در اینجا نیز مدد نیافت (حمزه، 345). وی که از دستیابی به حکومت نومید شده بود، به بغداد نزد مدحت پاشا رفت و برادرش سعود بر جای او استقرار یافت. عبداللـه با سپاهی که مدحت پاشا در اختیار او نهاده بود، احساء را تصرف کرد و به تابعیت حکومت بصره درآورد.
13. سعودبن فیصل بن ترکی (حک 1288-1291ق/1871-1874م). به وصیت پدر، حکومت خروج و افلاج را در دست داشت. پس از مرگ فیصل بر برادرش عبداللـه، امیر ریاض، شورید و پس از تصرف هفوف او را گریزاند و خود بر مسند حکومت نشست (همو، 346). در روزگار او نجد به امارت نشینهایی میان ال سعود تقسیم شد (زرکلی، 3/142، 143). با اینهمه او کوشید که احساء را تصرف کند، ولی توفیق نیافت. سپس برای تصرف عتیبه به نبرد ابن ربیعان رفت، ولی زخم برداشت و به ریاض بازگشت و در 1291ق/1874م درگذشت (حمزه، 346).
14. عبداللـه بن فیصل بن ترکی (حک 1292-1304ق/1875-1887م). او پس از مرگ سعود به ریاض بازگشت و رشتۀ کارها را در دست گرفت، ولی با مخالفت پسران سعود روبهرو شد. عبداللـه کوشید تا احساء را از عثمانیها باز پس گیرد، ولی توفیق نیافت. در 1296ق/1879م بر عنیزه چیره شد و بریده را به محاصره گرفت. اهالی از محمدبن رشید، امیر حایل، مدد خواستند و این یکی بریده را از محاصرۀ عبداللـه بیرون آورد (همانجا). عبداللـه به ریاض بازگشت، ولی با خطری سهمناکتر روبهرو شد. پسران سعود ریاض را محاصره کردند و عبداللـه را به اسارت گرفتند. عبداللـه در بند از دشمن دیگر خود یعنی ابن رشید یاری خواست و او به ریاض تاخت و عبداللـه را ازاد ساخت (زرکلی، 4/253). سپس پسران سعود را به خَرْج تبعید کرد و عبداللته را به حایل برد. وی مدتی در آنجا ماند و سپس به ریاض بازگشت و چندی بعد درگذشت.
15. محمد بن سعود بن فغیصل (؟). قطعاً نمی توان او را در زمرۀ فرمانروایان آل سعود بهشمار آورد، اما گفتهاند که اندک مدتی در بخشی از قلمرو آل سعود حکم رانده و سپس جای خود را به عمّش عبدالرحمن داده است. او رهبر شورش احساء ب ضدّ عثمانیها بود (1295ق/1878م). توسط عمّش عبداللـه به زندان افکنده شد، ولی در 1295ق/1878م). توسط عمّش عبداللـه به زندان افکنده شد، ولی در 1296ق/1979م آزاد گشت و رهبری وهابیان را در دست گرفت، سپس از آن مقام برکنار شد و به بحرین رفت (1303ق/1886م) و سرانجام در 1305ق/1888م توسط یکی از عمال شمّریان در الخرج کشته شد (لاریمر، بخش 3، نمودار 13).
16. عبدالرحمن بن فیصل (حک ؟-1308ق/؟-1891م)، از 1289ق/1872 به مدت دو سال در اسارت عثمانیها در بغداد میزیست. در 1291ق/1874م در رأس شورشیان احساء بر عثمانیها تاخت. نیز بر ابن رشید که بخشی از نجد را تصرف کرده بود چیره گشت و حکومت ریاض را در دست گرفت (همانجا). پس از شکست عبداللـه و چیرگی سعود، در همانجا ماند. ظاهراً وقتی عبداللـه دیگر باره بر ریاض چیره شد و چندی بعد پسران سعود او را اسیر کردند و ابن رشید عبداللـه را نجات داد، عبدالرحمن را به حکومت ریاض گماشت، زیرا بعدها که ابن رشید عبداللته بن فیصل را اجازۀ خروج از حایل داد و شورشیان کاظم را درهم شکست، عبدالرحمن از ریاض گریخت (شم 14، در همین مقاله). در روزگار عبدالرحمن امرای شمّر یعنی آل رشید قدرتی بسیار یافتند و به نیرومندترین دولت شمال عربسان تبدیل شدند. امیر محمد ملقب به کبیر که در پی براندازی قطعی وهابیان و آل سعود بود، از اتحاد عبدالرحمن با شورشیان کاظم در 1308ق/1891م سود برد و آنها را درهم شکست. عبدالرحمن ایالتی از ایالات دولت آل رشید درآمد (لوتسکی، 534).
17. محمدبن فیصل(؟). ابن رشید پس از گریز عبدالرحمن از ریاض محمد بن فیصل را به امارت آن دیار منصوب کرد (1309ق/1892م) تا به نام او بر آنجا حکم راند. محمد در همان شهر درگذشت و با مرگ او حکومت آل سعود در این دوره نیز به پایان رسید و قلمرو آنان را ابن رشید تصرف کرد (حمزه، 348).
ج ـ چیرگی ابن سعود بر ریاض یا آغاز دوران نوین فرمانروایی آل سعود: در این دوره که تاکنون ادامه دارد اینان به فرمانروایی رسیدهاند:
|